loading...
TORATAN@rozblog
araz بازدید : 5 1392/12/05 نظرات (0)
عقل زنان ناقص است؟ در نظام آفرینش برای هر یک از مردان و زنان وظایف و مسئولیت‌های تکوینی ویژه‌ای در نظر گرفته شده، خداوند حکیم به تناسب همان وظایف، ویژگی‌ها و قوت و ضعف‌هایی در خلقت هر یک لحاظ کرده است. Tweet بررسی آیات و روایات نکوهش زنان با توجه به برخی از شبهاتی که درباره زنان در اسلام وجود دارد؛ در قسمت اول این بررسی بیان شد که با توجه به آیات و روایات محکم و با توجه به سنت و سیره‌ی اولیای‌ دین، زن و مرد از حیث شئون انسانی یک‌سان هستند. بنابراین باید آیات و روایاتی که به ظاهر و در نگاه اول معنای نکوهشی دارند، به دقت مورد تأمل قرار گیرند تا به معنای صحیح و هم‌راستا با آیات و مبانی قطعی از آنان رسید. یکی از مواردی که در نگاه اول دلالتی نکوهش‌گونه نسبت به زنان دارد، خطبه‌ی امام علی به هنگام بازگشت از جنگ جمل است. آیا این به معنای فرودست شمردن زن و کاستن مرتبه‌ی انسانی اوست؟ ای گروه مردم همانا زنان از لحاظ ایمان و بهره و عقل نقصان و کمی دارند. نشانه‌ی کمی ایمان‌شان این‌که از نماز و روزه در ایام عادت بازنشسته‌اند و کمی بهره‌شان این‌که میراث‌شان نصف میراث مردان است و نقصان و کمی عقل‌شان این‌که شهادت یک مرد برابر شهادت دو مرد است، پس از زنان شرّ بپرهیزید و از زنان خوب احتیاط پیشه کنید و در امور نیک از آنان اطاعت نکنید تا در امور بد در اطاعت شما طمع نکنند. (عبده، ج1، ص129، خطبه‌ی 80) توجیهات ارائه شده در مورد این خطبه، اعتبار و معنای آن نظرهایی داده شده است از جمله: 1. برخی در سند و انتساب این خطبه به امام علی(ع)، تردید جدی به خرج داده در صدور آن از معصوم مناقشه کرده‌اند. به نظر می‌رسد این قضاوت عجولانه است؛ زیرا این خطبه و کلمات امام علی(ع) در زمینه‌ی نقصان عقل و ایمان زنان، در بیانات رسول خدا(ص) سابقه داشته و با بیانات دیگر امام علی(ع) تأیید شده است. رسول خدا(ص) بر جمعی از زنان عبور کرد و خطاب به آنان فرمود: «ای زنان! از شما ناقص عقل‌تر که عقل عاقلان را می‌برند، ندیدم. من می‌بینم که شما بیش‌ترین اهل جهنم هستید پس تا می‌توانید به خدا تقرب بجویید. زنی پرسید: نقصان دین و عقل ما چه‌گونه است؟ حضرت فرمود: نقصان دین شما این‌که هر کدام از شما در ایام حیض تا آن‌گاه که خدا بخواهد نماز نمی‌خواند و روزه نمی‌گیرد و نقصان عقل شما این‌که شهادت یک زن برابر نصف شهادت مرد است.» (صدوق، ج3، ص391) در تفسیر منسوب به امام عسکری(ع) از امام علی(ع) نقل شده که زنی خدمت رسول خدا(ص) رسید و عرض کرد: چرا شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد و میراث دو زن برابر میراث یک مرد است؟رسول خدا(ص) فرمود: «این حکم خدایی است که ظلم نمی‌کند و ناحق از او سر نمی‌زند. این حکم به خاطر آن است که شما از حیث دین و عقل کمی و نقصان دارید. هر کدام از شما مدتی طولانی از نماز و روزه بازنشسته است و چون احساساتی هستید زیاد لعن و نفرین می‌کنید و کافر می‌شمارید. از شما افرادی هستند که نزد شوهرش یک عمر بوده و از خوبی‌های وی بهره برده، ولی همین که کمی شرایط سخت شود با او نزاع می‌کند و می‌گوید من اصلاً از تو خیر ندیدم.» (عاملی، ج18،ص 199) بنابر روایت دیگر وقتی امام علی(ع) گروهی را برای جهاد می‌فرستاد، به آنان سفارش کرد: کشته‌ای را مثله نکنید و وقتی به چادرهای قومی رسیدید، پرده‌ای را ندرید و بدون اجازه به خانه‌ای وارد نشوید و جز اموالی که در میدان جنگ به غنیمت گرفته‌اید، چیزی از اموال آنان برندارید و زنی را با آزار دادن تهییج نکنید؛ حتی اگر به شما دشنام دهند و فرماندهان و شخصیت‌های‌تان را لعن کنند، زیرا زنان از حیث عقل و روح و قوا نقصان دارند و احساساتی می‌باشند. (عاملی، ج11، ص72) 2. با توجه به این‌که حضرت به هنگام بازگشت از جنگ جمل این خطبه را ایراد کرده، چه بسا این خطبه ناظر به مورد خاص است؛ و به کل زنان نظر ندارد. این نظر هم پذیرفتنی نیست زیرا فقرات خطبه در عمومیت آن نسبت به زنان ظهور و بلکه صراحت دارد. 3. با توجه به مبانی قطعی‌ای که در شماره‌ی قبل گفته شد، قطعاً از نگاه قرآن، پیامبر و امامان، زن ذاتی پست‌تر از مرد ندارد و خداوند زن را ناقص‌تر از مرد نیافریده و او در پیمودن پله‌های کمال از مرد ناتوان‌تر نیست. از این رو باید در فهم معنا و مفهوم این خطبه و روایات مشابه آن که دلالت ابتدایی بر نکوهش زنان دارند، دقت کرد که آیا معنای صحیحی که با قرآن و اصول و مبانی قرآنی و روایی منافات نداشته باشد، برای آن می‌توان یافت؟ مذمت و عیب، یا بیان واقع؟ این حدیث و احادیث مشابه آن مذمت است یا بیان واقعیت است؟ آیا این نقصان، عیب است یا عیب نبوده و لازمه‌ی خلقت زن است و وجود این نقصان در سامان‌یابی زندگی انسان و اجتماع انسانی لازم و مفید است. زنان که در این جنبه‌ها نقص دارند، در جنبه‌های دیگری بر مردان فزونی دارند و مردان که در این جنبه‌ها فزونی دارند، در جنبه‌های دیگر نقصان داشته و در مجموع هر کدام از جنس زن و مرد نقصان‌هایی داشته، راه رسیدن به کمال و رفع نقصان، در کنار هم قرار گرفتن آن دو است. بدین‌گونه طبیعت آن‌ها را ناقص و محتاج به هم آفریده تا ازدواج کنند و با پیوند زناشویی، نقص هم را برطرف کرده و لباس و پوشاننده عیب هم‌دیگر شوند؟ خداوند حکیم در خلقت جهان، موجودات را حکیمانه آفریده؛ یعنی هر موجودی را به تناسب موقعیت و مسئولیتی که باید عهده‌دار آن باشد، آفریده، مثلاً چشم را ظریف اما استخوان‌های اطراف آن را سخت و محکم آفریده است. در سیستم بدن هر عضوی به تناسب با وظیفه‌اش آفریده شده است تا این مجموعه اعضا با تناسب و دقت حکیمانه بتوانند در کنار یک‌دیگر در سیستمی واحد، هر کدام وظیفه‌ی خود را به انجام برسانند. این مربوط به سیستم اندام‌واره‌ای چون بدن است، حال در سیستم اندام‌واره بزرگ‌تری به نام اجتماع بشری نیز همین حکمت و ظرافت لحاظ شده است. در نظام آفرینش برای هر یک از مردان و زنان وظایف و مسئولیت‌های تکوینی ویژه‌ای در نظر گرفته شده، خداوند حکیم با تناسب همان وظایف، ویژگی‌ها و قوت و ضعف‌هایی در خلقت هر یک لحاظ کرده است. به همین جهت است که خصوصیات روانی و جسمی زنان با مردان متفاوت است. زن با توجه به زن بودنش وظایفی را برعهده دارد، خداوند خصوصیات روحی و عاطفی و توان جسمانی‌اش را در راستای آن آفریده است. برای مرد با توجه به مرد بودنش وظایفی قرار داده و خصوصیات روانی و جسمی او متناسب با همین وظایف آفریده شده است. امام علی(‏ع) در خطبه‌ی مذکور می‌خواهد این پیام را به گوش جهانیان برساند که از جنس مادینه توقع و انتظار انجام وظایف نرینه را داشتن، خطا است. برعکس از جنس نرینه توقع انجام وظایف مادینه نیز نارواست. به قول شاعر: جهان چون چشم و خط و خال و ابروست که هر چیزش به جای خویش نیکوست 4. گفته‌اند این روایت دلالت بر نقصان و کمی عقل در همه‌ی زنان دارد و به صورت یک قضیه‌ی کلی است و چنین حکم کردنی صحیح نیست. این حکم کلی ناظر به طبیعت و خلقت مادی جنس زن است و منافات ندارد با این‌که زنانی ایمان بیاورند و به درجات بالای انسانی و ایمانی نایل شوند. آیات مشابه این حکم نسبت به زنان با حکم‌های زیر از قرآن نسبت به خلقت مادی و طبیعی انسان یکسان است: به یقین انسان حریص و کم‌طاقت آفریده شده است. (معارج، آیه‌ی19)؛ انسان، ستمگر و ناسپاس است! ( ابراهیم، آیه‌ی34)؛ انسان بسیار ناسپاس است. (حج، آیه‌ی66). این آیات ناظر به طبیعت مادی انسانی است که برترین خلقت را دارد. اگر انسان این طبیعت مادی را نداشت، زمینه برای اشرف مخلوقات شدن را هم نداشت. انسان دارای وجه معنوی و روحی هم هست و می‌تواند این طبیعت مادر را در خدمت عقل و روح خدایی بگیرد و پله‌های کمال را بپیماید. ملائکه خلقتی نورانی دارند و طبیعت‌شان بر طهارت و پاکی و خداگرایی است و هیچ زمینه‌ای برای فساد و تباهی در آنان نیست و به همین جهت شایستگی خلیفه شدن و اشرف مخلوقات گشتن را نداشتند و ندارند. خطبه‌ی امام ناظر به همین طبیعت مادی زن است که بهترین خلقت برای زن و در راستای اهدافی است که برای آن آفریده شده و وظایفی که به دوشش نهاده شده است. حالا اگر زنان این خلقت مادی را بشناسند و عقل و روح انسانی و خدایی خود را بر آن حاکم کنند و آن را در خدمت اهداف خدایی به کار بگیرند، به بالاترین درجه‌های انسانی می‌رسند به گونه‌ای که مریم‌وار و آسیه‌وار شایسته می‌شوند الگوی انسان‌ها گردند و در کتاب خدا به‌عنوان مثل یادآوری شوند. اما اگر نفسانیت و شیطانیت را بر این طبیعت مادی و خلقتی حکم کنند و آن را در خدمت اهداف شیطانی به کار بگیرند، به طور طبیعی به اسفل‌السافلین سقوط خواهند کرد. چند نکته‌ی مهم اول: نه تمامی مردان از نظر عقل بر تمامی زنان برتری دارند؛ و نه نقص عقل در انحصار زن و کمال عقل در انحصار مرد است. این سخن درصدد بیان یک واقعیت است و آن این‌که: وجه غالب در کنش‌های مردان، رفتارهای حسابگرانه و وجه غالب در کنش‌های زنان رفتارهای مهرانگیز و عاطفی و احساسی است. دوم: هر یک از این دو نیروی عاطفه و عقل حسابگرانه در جای خویش نیکو، پسندیده و ضروری است. قوت هر یک از این دو در یک فرد نه دلیل بر خوبی او است و نه دلیل بر بدی. در واقع قوت و ضعف دو جنس نرینه و مادینه، نوعی تقسیم وظایف و مسئولیت‌های تکوین و طبیعی است. به هیچ وجه مرد نمی‌تواند از عهده‌ی وظایف مهرانگیز و عاطفی زن برآید و برعکس، زن نمی‌تواند از عهده‌ی وظایف حسابگرایانه‌ی مرد برآید. موفقیت اصلی زن در وظایف خویش است که در راستای ودیعه‌ی تکوینی وی قرار دارد و موفقیت اصلی مرد نیز در اموری است که همگون با قوای تکوینی‌اش می‌باشد. سخن امام علی(‏ع) درباره‌ی زنان، هشدار دهنده است که نباید از آنان انتظار حرکتی مردگونه داشت، چون که زنان سراپا شور و احساس و عاطفه‌اند؛ در برخورد با آنان نباید انتظار حسابگری‌های مردانه را داشت، بلکه می‌بایست روان‌شناسی زنان را در نظر داشت. سوم: عقل مورد بحث، عقل ارزشی نیست؛ بلکه عقل سنجش است. عقل یک وقت عقل سنجش یا نظری است که مایه‌ی تکلیف است و هر انسان مکلفی می‌بایست بهره‌ای از آن داشته باشد، تا مشمول تکلیف گردد. این در دختران زودتر از پسران شکوفا می‌شود، بدین جهت دختران سن تکلیف‌شان چند سال قبل از پسران است. معنای دیگر عقل، عقل عملی یا ارزشی است. «این عقل آدمی را به عبادت خدا وامی‌دارد و مایه‌ی تحصیل بهشت است. این عقل به منزله‌ی زانوبند شتر، هواهای نفسانی را کنترل می‌کند. در چنین عقلی مردان بر زنان برتری ندارند، بلکه از پاره‌ای روایات برتری زنان فهمیده می‌شود.» (عاملی، ج20، ص168؛ صدوق، ج3، ص458 ) چهارم: بعضی از این جمله و خطبه برداشت مذمت کرده‌اند، و برداشت آنان که معصوم نیستند، حجت نیست. اشتباه از هر کسی ممکن است، مگر آن‌که خدا در کنف حمایت خود گرفته باشد. نقص ایمان و بهره بعد از نقص عقل، به نقص ایمان زنان اشاره شده است. تبیین و توجیه امام نشان می‌دهد این نقصان، خلقتی است که از اختیار انسان خارج است و منظور ایمان اکتسابی نیست که ملاک ارزش باشد؛ و چون از حوزه‌ی اکتساب خارج است، دلیل بر پایین بودن زن نمی‌باشد. این خالق است که زن را این‌گونه آفریده و حظ و بهره‌ی وی را از نماز کم کرده و او تقصیری در این مورد ندارد. در نظام اقتصادی اسلام نیز بهره‌ی مستقیم آنان از ارث در غالب موارد نصف مرد است و این هم به عمل آنان ارتباط ندارد و حکم خداست. پس این روایت به قرینه‌ی این دو فقره هم بیان واقعیات است نه تحقیر و توهین و... توصیه‌هایی ناظر به واقعیات در جامعه‌ای که افراد به‌خصوص زنان تربیت نشده‌اند، امام از زنان بد یعنی همانان که ایمان نیاورده، تربیت نشده و در شهوت و زینت و تفاخر و ... غرق‌اند، حذر می‌دهد؛ و از زنان خوب که ایمان آورده و به سوی خوبی‌ها گرایش دارند، ولی هنوز به جهت ظلم اجتماع، حاکمان و شرایط غالب تربیت نشده‌اند، هشدار می‌دهد. اگر جامعه نسبت به تربیت و رشد انسانی و عقلی افراد، به‌خصوص زنان که بیش‌تر عقب ‌مانده‌اند، عنایت لازم به خرج می‌داد، دیگر لازم نبود از هیچ‌کس حذر شود؛ زیرا همه آمر به معروف و ناهی از منکر و یاور بر حق و عدل بودند و باید بدانان پناه برد؛ نه این‌که از آنان بر حذر بود هم‌چنان که امامان از زنان تربیت شده خود، بر حذر نبودند. اگر زنان باایمان میدان پیدا کنند، خانواده را به سوی سعادت و خوش‌بختی سوق می‌دهند. در زمان امام علی(ع)، غالب زنان تربیت نشده بودند. از این رو بهتر بود به آنان کم‌تر میدان داده شود و این به مصلحت خود آنان هم بود. منابع - نهج‌البلاغه. - شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، انتشارات اسلامی. - عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاءالتراث‌العربی، 1104 ق . حیدری احمد منبع: ماهنامه پیام زن - شماره 252 - See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921105001066#sthash.M9gsYzPa.dpuf
araz بازدید : 5 1392/12/05 نظرات (0)
تاريخ باستانی آذربايجان با تاريخ قوم ماد در آميخته است. پس از مهاجرت به ايران آرام آرام قسمت های غربی ايران از جمله اذربايجان را تصرف کردند.مقارن اين ايام دولت هايی در اطراف اذربايجان وجود داشتند که از آن جمله می توان به دولت آشور در شمال بين النهرين٬ دولت هيتی در آسيای صغير ٬ دولت اورارتو در نواحی شمال و شمال غرب٬ اقوام کادوسی در شرق و کاسی ها در حوالی کوههای زاگرس اشاره کرد.بعد از تاسيس دولت ماد٬ آذربايجان به ماد کوچک در مقابل ماد بزرگ مشهور شد.و ماد بزرگ مشتمل بر شهر های قديمی همدان ری اصفهان و کرمانشاه بود.به عبارت ديگر ولاياتی که در قرون اوليه اسلامی به ناحيه جبال و بعد ها به عراق عجم معروف بودند را در بر می گرفت. ادامه مطلب + نوشته شده در چهارشنبه ششم بهمن 1389ساعت 22:6 توسط تبریزلی | 8 نظر تاریخ آذربایجان آذربایجان — در فارسی میانه آتورپاتگان می‌خواندندش نام ایالتی از ایران که آن را آذر و آذرباد و آذربادگان و آذرباذگان و آذربایگان و آذربیجان و اَذْرَبیجان بر وزن عندلیبان (معجم البلدان) نیز نامند. به‌طور کلی به سرزمینی گفته می‌شود که از شمال به رود ارس، از جنوب به استان‌های کردستان و زنجان، از شرق به استان گیلان (کوه‌های تالش و مغان) و از غرب به مرزهای ترکیه و عراق محدود می‌شود و نزدیک به ۱۰۰٬۰۰۰ کیلومترمربع مساحت دارد .درگذشته این نام به سرزمینی گفته می‌شده‌است که از شمال به اران، و از جنوب غربی به آشور و از مغرب به ارمنستان و کردستان ترکیه، محدود می‌شده‌است. و پای تخت آن شهر گنجک بوده‌است در تخت سلیمان در جنوب شرقی مراغه و عرب آن را کزناو یونانیان گازا می‌نامیده‌اند . از لحاظ تقسیمات سیاسی در سال ۱۳۱۶ خورشیدی استان‌های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی به‌عنوان منطقهٔ آذربایجان شناخته شدند. در این تقسیم‌بندی استان اردبیل که در سال ۱۳۷۲ خورشیدی تأسیس شده‌است، جزء استان آذربایجان شرقی بوده‌است. هم‌اکنون نیز استان‌های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل به‌عنوان منطقهٔ آذربایجان شناخته می‌شوند. آذربایجان از سمت شمال به جمهوری آذربایجان و ارمنستان، از سمت جنوب به استان‌های کردستان و زنجان، از سمت شرق به استان گیلان و از سمت غرب به ترکیه و عراق محدود شده‌است. این منطقه از مناطق صنعتی، ترانزیتی، راهبردی و مرزی ایران است و منطقه‌ای کوهستانی و نسبتاً پربارش می‌باشد. نام آذربایجان معرب آتروپاتکان (مکان آتروپات) است. ریشه نام به سردار پارسی هخامنشیان، آترپات برمیگردد . آتروپات ساتراپ (والی) ایرانی بود که بخش‌های شمال ایران را در زمان زمان حمله اسکندر از اشغال حفظ کرد. در قرن اخیر پس از ظهور اتحاد جماهیر شوروی، واژه «آذربایجان جنوبی» نیز بعضاً استفاده شده است. البته عده‌ای معتقدند که این واژه غلط و دارای بار سیاسی است. در سال ۱۹۱۷ دولت مساوات در قفقاز نام آذربایجان نیز از آن جهت بر این مناطق گذاشته که گمان می‌رفت با برقراری جمهوری ای به نام آذربایجان، آذربایجان ایران و این جمهوری با هم یکی شوند و آذربایجان ایران از این کشور جدا شود.[۱۱] در همان زمان مخالفت‌هایی با این نام گذاری در ایران انجام شد.در همین راستا حتی مارکوارت آلمانی به این کار اعتراض کرد که این اعتراض در نشریه ایرانشهر ترجمه و چاپ گردید. در پیمان‌نامه‌های ترکمنچای و گلستان به بخش شمالی رود ارس نام آذربایجان داده نشده است. تنها در قرن بیستم هست که نام آذربایجان و آذربایجانی ماهیت قومی بخود میگیرند
araz بازدید : 5 1392/12/05 نظرات (0)
خب، معنای واقعی هکر چیست؟ در گذشته مردم فکر می کردند که هک کردن یک عمل کاملا قانونی است و هکر به معنی کسی است که ضعف های امنیتی را کشف کرده و آنها را برطرف می کند. این فرد را می شد یک هکر واقعی نامید. اما امروزه مردم بدون اینکه حقیقت را بدانند، فکر می کنند که هک کردن فقط یک کار غیر قانونی است و هکر یک مجرم است. و همچنین رسانه های الکترونیک ما همیشه در تعقیب هکرها هستند. بدون اینکه حتی بدانند که آنها چه کار می کنند. خصوصیات یک هکر چه هستند؟ - خب، یک هکر باید صبر و شکیبایی فراوانی داشته باشد. اگر شما بخواهید یک هکر اخلاق گرا (مثلا مانند هکرهای کلاه سفید) باشید اول از همه نیاز به بردباری دارید. - هک کردن یک دوره آموزشی و درسی نیست که شما به یک موسسه یا آموزشگاه بروید و آن را یاد بگیرید. بلکه یک فرآیند یادگیری مداوم و دائمی است. - همچنین هکرها قهرمانان واقعی در دوران خودشان هستند. - فرضیات بسیاری بر این نکته تاکید دارد که جنگ های آینده، جنگ سایبر است و به دلیل هک کردن اتفاق خواهد افتاد می پرسید چرا؟ زیرا برخی کشورها سعی می کنند اطلاعات امنیتی برخی کشورهای دیگر را هک کنند. و مسلما جنگ خود به خود شروع خواهد شد. - هک کردن تنها با استفاده از نرم افزار قابل انجام نیست. انجام نفوذ با نرم افزار هک نیست، بلکه کرک کردن است. چه کسی هکرهای بد اندیش و خرابکار را متوقف می کند: هکرهای بد اندیش و بدخواه، آدم بدهایی هستند که سعی می کنند از هک کردن برای ارضای حس خودخواهی و خودپسندی شان استفاده کنند و علاوه بر این باعث آسیب به سیستم ها، اطلاعات و افراد می شوند. و هکرهای اخلاقی همیشه در جنگ با آنها و در مقابل شان ایستاده اند. راه حل اصلی چیست: راه حل ساده است. اگر شما می خواهید هک کنید، پس هک کنید. اما یادتان باشد که هیچ آسیبی به هیچ سیستمی نزنید. زیرا اخلاق اولین قدم است. اگر با ما موافق هستید، لطفا نظرات تان را درباره هک با ما در میان بگذارید و بگویید که یک هکر واقعی کیست و باید چه رفتار و منش
درباره ما
Profile Pic
فرهنگی/سیاسی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 12
  • بازدید کلی : 105